آرميتاآرميتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

ارمیتــــــــــــــــــــا الهــــــــــــــــه پــــــــــــــــــــاکـــــــــی

23 فروردین 1393

سلام خوشکل خانومم.خوبی مامانی؟ الان خوابو من دارم تندتند واست مینویسم اخه اگه بیدار شی میای لپ تاپو خراب میکنی از بس دکمه ها رو فشار میدی. دختر شیرین زبونم الان دیگه کلی کلمه ها رو بلدی بگی.الان یه هفتس که میگی دایی انقد قشنگ میگی که همه میخوان بخورنت. پشت سر هم تکرار میکنی دایی دایی دایی. بعضی وقتام دوتا کلمه رو میگی مثل یه جمله مخصوصا وقتی یه چیزی میخوای و عصبانی میشی.میگی: ماما بده.بابا بده بده بده در حالت عادی به بده میگی دده. به امیرعباس یه بار گفتی عبیس. هر وقت میخوای از جات بلند شیو وایسی میگی:عیی عیی عیی یعنی یا علی. هر وقت یه چیزیو میخوایو بهت نمیدم خودتو لوس میکنیو دستو دراز...
23 فروردين 1393

7 فروردین 1393.

سلام دخترم خوبی مامان.بعد از مدتها اومدم که واست بنویسم. عزیزم اولا بگم که عیدت مبارک خوشکلم.ایشاا... هزار تا از این عیدا رو توی تقویم زندگیت ببینی. عزیزم تو از همون روز اول عید مریض شدی سرما خوردی اصلا سه روز غذا نخوردی حالا بعد از 7 روز یه کم بهتری اما هنوزم بد غذایی و به زور یه کم میخوری. اصلا روزای اول حوصله نداشتم جایی برم اخه همش گریه میکردیو چسبیده بودی بهم . نمیدونستم چیکار کنم بردمت همون روز اول عید دکتر گفت که گوشت عفونت کرده بهت دارو داد. حالا از امروز یه خورده بهتری. قربونت برم خیلی لاغر شدی اخه سه روز تموم لب به غذا نزدی فقط شیر     میخواستی همین.   &...
7 فروردين 1393
1